ما مدعیانِ پوچ بی لیاقت!
لابد می پرسید چرا بی لیاقت!
بی لیاقت از آن جهت ک شاید بهتر بود ما کشور نمی شدیم و همان قبیله می ماندیم مثلا !
لابد می پرسید چه شده ک ناگهان به فکر تاریخ و تمدن و این حرف ها افتاده ام…
خب جواب روشن تر از روز است…
چند روزی است ویدیویی در اینترنت می رود و می آید که فلان بازیگر در کنفرانس خبری ، حالت غیر عادی دارد، اما تا اینجا ک ما عادت کرده ایم از حالات غیر عادی برای گرفتن لایک و فلان و بهمان استفاده کنیم، اما وقتی بهتر به آن فکر می کنیم میفهمیم ک ما داریم با زبان خفه شدن می گوییم فلانی چیزی مصرف کرده و اگر میخواهید ببینید چگونه بیایید ما ویدیویی داریم ک بازیگر خانم در آن حالات غیر عادی دارد و این یعنی جذب مخاطب!
خب اما کجای کار ایراد دارد.
ما همگی اذعان داریم ک مفهوم حریم خصوصی را درک نکرده ایم، ک خب از نظر خودمان عیبی هم ندارد و این هم می شود یکی از هزاران بی فرهنگی ما .
اما اشکال اساسی در عدم درک حریم عمومی است.
یعنی وقتی بازیگری،فرد سیاسی و به طور عام هر فردی ک ذره ای معروفیت توی وجودش باشد، نمی تواند ثانیه ای از دست دوربین ها و حرف ها و حدیث ها فرار کند.
چرا ؟! چون فقیریم.
نمی توانیم محتوا تهیه کنیم، بنویسیم،فیلم بسازیم.
می آییم گیر می دهیم به یک دختر که اوتیسم دارد و من به او افتخار می کنم ک با وجود بیماری اش، عزمش را جزم کرده و آمده تا کاری ک دوست دارد را انجام دهد.
اوتیسم، یک بیماری است ک در تمام جهان همه ی آدم ها بجای مسخره کردنش تمامِ تلاششان را بکار می گیرند تا مبتلایان را از توی خلوت ترسناکشان بیرون بکشند و با آنها عادی برخورد کنند تا ترسشان کمتر شود و واکنش هاشان کمتر شود.
ما اما نشسته ایم ویدیو ها را برای هم می فرستیم، توی پیج مان میگذاریم تا لایک بگیرد و خب راستش را می خواهید؟! مرده شور، تمام این هفت هزار سال تمدن را یکجا ببرد.